اصغرم چیز دیگری بود...

دل خوشي های طلبه

« ان الحسین مصباح الهدی و سفینة النجاة» اگر با آمدن خورشيد بيدار شويم نمازمان قضاست...منتظران به گوش باشيد

اصغرم چیز دیگری بود...

چهارتا پسرم شهید شدند،اصغرم چیز دیگری بود. برای من هم كارپسر ها را می كرد، هم كار دختر ها را وقتی خانه بود،نمی گذاشت دست به سیاه و سفید بزنم . ظرف می شست،غذا می پخت.اگر نان نداشتیم ، خودش خمیر می كرد ،تنور روشن می كرد. خیلی كمك حالم بود. وقتی رفت جبهه ،همه می پرسیدند «چطوردلت آمد بفرستیش ؟» فقط به شان می گفتم « آدم چیزی رو كه خیلی دوست داره ،باید در راه دوست بده»



نظرات شما عزیزان:

ریحانه
ساعت18:23---25 ارديبهشت 1393
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
روحشان شاد


نیما310
ساعت20:29---24 ارديبهشت 1393
گر با سحر خو کنی بانگ خدا را بشنوی
دل را اگر گیسو کنی ، هرشب ندا را بشنوی
در آن سکوت جانفزار از عرش می آید صدا
گوش دگر باید ترا تا آن صدا را بشنوی


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ پنج شنبه 14 فروردين 1393برچسب:حضرت,آقا,مقام,معظم,رهبر,دیدار,خانواده,شهید,شهدا,فرزند,اصغر,روایت,عشق,

] [ 11:56 ] [ طلبه ]

[ ]

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه